مقدمه حضرت آيه الله العظمى مكارم شيرازىعاشورا حماسه بزرگ تاريخمراسم عزادارى عاشوراى حسينى كه هر سال با شكوه ترين و فراگيرتر از سال قبل، در ميان (اشك و آه) عاشقان مكتب سالار شهيدان برگزار مى شود، نبايد ما را از روح حماسى آن غافل سازد.
اگر يك نگاه اجتماعى - ولى با دقت - به تاريخ كربلا از روز نخست تا امروز بيفكنيم،شاهد تغيير فاحشى در برداشت هاى پيرامون اين مكتب از اين تاريخ خواهيم بود.
در آغاز،عاشورا به صورت يك حماسه ظهور كرد،سپس فقط به صورت يك حادثه غم انگيز تواءم با اشك و آه در آمد،و در قرن اخير بار ديگر چهره آغازين خود را باز يافت،يعنى در ميان سيل اشك و آه عاشقان مكتب حسينى،روح حماسى خود را نيز آشكار ساخت و توده هاى مسلمين را به حركت در آورد.
شعارهاى انقلابى هيهات منا الذلة و ان الحياة عقيدة و جهاد كه بر گرفته از اريخ كربلا بود،در كنار اشعار پر اشك و آه محتشم:
در بارگاه قدس كه جاى ملال نيست سرهاى قدسيان همه بر زانوى غم است جن و ملك بر آدميان نوحه مى كنند گويا عزاى اشراف اولاد آدم است چرخشى را در افكار خطبا و شعرا و مداحان پديد آورد و ضمن عزادارى با ارزش سنتى - كه هرگز نبايد فراموش شود- ابعاد حماسه كربلا نيز تشريح گرديد. اين حماسه مخصوصا در انقلاب اسلامى و برنامه هاى حزب الله جنوب لبنان و اخيراء در عاشوراها و اربعين هاى عراق نقش بسيار مؤ ثر ايفا كرد،و نداى كل أرض، أرض كربلا و كل يوم عاشورا در فضاى كشورهاى اسلامى طنين انداز شد.
آرى!به حق عاشورا يك حماسه بود،زيرا آن روز كه امام حسين (عليه السلام) مى خواست مكه را به مقصد عراق ترك گويد،فرمود:
من كان فينا باذلا مهجته و موطنا على لقاء الله نفسه فلير حل معنا: هر كس آماده جانبازى و شهادت و لقاء الله است،با من حركت كند. (1)
الا و ان الدعى ابن قد تركنى بين السلة و الذلة،هيهات منا الذلة ناپاك زاده،فرزند ناپاك مرا در ميان شمشير و ذلت مخير ساخته،به استقبال شمشيرها مى روم و هرگز تن به ذلت نمى دهم. (2)
و ياران حسين (عليه السلام) در شب عاشورا اين سند را امضاء كرده و گفتند: اگر يك بار نه،هفتاد بار،هزار بار كشته شويم و زنده شويم،باز هم دست از يارى تو بر نمى داريم. (3)
فرزند شجاع آن حضرت على اكبر (عليه السلام) در مسير كربلا با جمله اذن لا نباليى بالموت چون بر حق هستم از شهادت باك نداريم (4) بر اين حماسه صحه نهاد.
ياران آن حضرت هر كدام در رجزهايشان در صحنه قتال عاشورا،روح تسليم ناپذيرى خود را در برابر دشمن،در قالب الفاظ ريختند و دشمن را در شگفتى فرو بردند.
خواهرش زينب كبرى (عليه السلام) در كنار پيكر خونين برادر زانو و پيكر خونين را با دو دست خود از زمين بلند كرد و گفت:خداوندا اين قربانى را از ما خاندان پيامبرت قبول فرما!(5)
در خطبه آتشين شير زن ميدان كربلا در كوفه،با صراحت آمده است:گريه مى كنيد و ناله سر مى دهيد،به خدا بسيار بگرييد و كمتر بخنديد، لكه ننگى بر دامان شما نشست كه با هيچ آبى پاك نمى شود. شما چگونه اجازه داديد سلاله پيغمبر اكرم (عليه السلام) و پناهگاه شما در مشكلات كشته شود و چراغ فروزان جامعه شما را خاموش كنند؟!(6)
و در پاسخ ابن زياد، آن مرد سفاك بى رحم و خطرناك با يك دنيا شجاعت فرمود: مارايت الا جميلا، جز خوبى و شجاعت و عظمت در كربلا نديدم هولاء قوم كتب الله عليهم القتل فبرزوا الى مضاجعهم... آنها گروهى بودند كه شهادت در سرنوشت شان رقم زده شده بود و به آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى در دادگاه عدل الهى در برابر آنها ظاهر خواهى شد. (7)
و در خطبه آتشين ديگرش در شام در برابر يزيد گفت:اگر حوادث سخت روزگار،مرا در شرايطى قرار داد كه مجبور شوم با تو صحبت كنم،من تو را موجودى كوچك و بى مقدار مى دانم و در خور هر گونه توبيخ و سرزنش... آنچه در توان دارى انجام ده،ولى هرگز نمى توانى نور ما را خاموش كنى و آثار ما را محو نمايى!. (8)
و سخنان فراموشى نشدنى كه در خطبه هاى امام سجاد (عليه السلام) در شام و در نزديكى مدينه آمده است،هر كدام بيانگر روح حماسى اين واقعه بزرگ تاريخ است.
در طول تاريخ نيز،بسيارى از شعراى اهل بيت (عليهم السلام) كوشيدند تا روح حماسى عاشورا را در اشعار خود زنده نگه دارند.
دعبل شاعر شجاع و با صفا،قصيده معروف خود را با اين بيت آغاز كرد:
مدارس آيات من تلاوة و منزل وحى مفقر العرصات خانه هاى شما اى آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) مدارس آيات خدا بود كه دشمنان نور تلاوت قرآن را در آن خاموش كردند و محل نزول وحى الهى بود كه اكنون از همه چيز نهى گشته است. (9)
شعراى معاصر ما نيز رنگ و آب تازه اى به آن بخشيدند و با اشعارى از اين دست:
ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلى يا سيوف خذينيى اگر دين محمد جز با شهادت من و رسوايى دشمن استوار نمى شود،اى شمشيرها به سراغ من آييد. (10)
يا به گفته شاعرى ديگر،به عنوان زبان حال سالار شهيدان كربلا:
قف دون رايك فى الحياة مجاهدا ان الحياة عقيدة و جهاد براى حفظ مكتب و عقيده خود در زندگى بايست و جهاد كن كه زندگى حقيقى چيزى جز عقيده و جهاد نيست. البته مخاطب مسلمانان و پيروان مكتب اهل بيت (عليهم السلام) هستند.
امروز دشمنان اسلام براى محو و نابودى اين آيين پاك كه مزاحم منافع نامشروع آنهاست،مى كوشند مراسم عزاى حسينى را از محتوا خالى كنند و روح حماسى آن را بگيرند و درس هايى كه در جاى جاى اين حماسه بزرگ تاريخى نهفته است،به فراموشى بسپارند.
بر خطباى آگاه،مداحان با هدف،نويسندگان شجاع و بيدار لازم است كه در حفظ محتواى اين حماسه بزرگ تاريخ بكوشند و از آن براى نجات ملت هاى مظلوم جهان عموما و مسلمين ستمديده خصوصا بهترين درس هاى را بگيرند.
نظرات شما عزیزان: